نقش مشهورات در تعین مدن با تکیه بر آراء فارابی و ابن سینا

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد

2 استاد دانشگاه

چکیده

مسئله‌ پژوهش حاضر، چگونگی نقش مشهورات در تعین مدن از دیدگاه فارابی و ابن‌سینا است. تأمل در باب مدن در آثار فارابی، نقش غایات ریاسات در تعین سیاست‏ها و نقش مشهورات مدن در جهت وصول به غایات آن‏ها را نشان می‏دهد. از تأمل در مباحث مربوط به مدن در آثار شیخ‏الرئیس، به ویژه مدینه قلت او، می‌توان نیازهای مدینه را یکی از عوامل شکل‌گیری اهداف اجتماعات دانست؛ در راستای وصول به این اهداف برخی از مشهورات وضع می‌شوند و برخی تغییر می‌یابند. به همین دلیل مشهورات هر جامعه، آئینه نیازهای جامعه و اهداف زعماء به حساب می‏آیند. دامنه مشهورات از حیث کارکرد، متخیلات و اقناعیات را در برمی‌گیرد و هر سه مورد، از روش‌های انتقال مفاهیم حقایقکلی به شمار می‌روند. تأمل در دو مبحث جوامع و مشهورات نزد این دو فیلسوف، نشان می‌دهد مشهورات از عوامل تأثیرگذار در وصول مدینه به اهداف خود و در نتیجه در تعین جوامع هستند. مقایسه‌ میان مباحث مُدن در آثار دو فیلسوف یادشده، نشان‌دهنده آن است که سیر ترتب مدن نزد فارابی طی سه مرحله و بر اساس نظریه‌ انسان‌شناسی او است و ابن‌سینا در بیان مدن نظر به سیاسات زمان خود داشته و با رویکرد انتقادی به بحث پرداخته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Role of Generally Accepted Premisses in Determining Communities from Al-Farabi and Avicenna's Viewpoints

نویسندگان [English]

  • saiedeh maliheh poorsaleh 1
  • Zeinab Barkhordary 2
2 Professor
چکیده [English]

The present paper is dealing with the role of generally accepted  premissesin determining communities from Al-Farabi and Avicenna's point of view. Contemplating on cities in Farabi's works shows the role of the leaders' ultimate goals in determining policies and generally accepted  premisses in reaching those goals. Also, reviewing the communities' issues in Avicenna's works specially his considered city, one comes to this conclusion that cities' requirements are one of the factors in forming social goals. As a result of reaching these goals, some of the generally accepted   premisses are formed and some others are changed. Consequently, generally accepted premisses of every society are the reflections of that society's requirements and its leaders' goals. Practically, the well-known data include imaginations and persuasions, and all the three are accounted as the methods of transmitting universal truths. Surveying the issue of generally accepted premisses and these two philosophers' views led to this conclusion that generally accepted premisses are the effective factors on reaching goals, and as a result determining communities. Comparing the issue between the works of these two philosophers shows Al- Farabi arranged the cities in three levels and based on his anthropological thoughts, while Avicenna had a critical approach on the issue and was influenced by the policy of his own time.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Al-Farabi
  • Avicenna
  • goals of communities
  • generally accepted premisses
  • determining cities