استعارة مفهومی و مسئلة زیادت وجود بر ماهیت در فلسفة اسلامی

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دوره دکتری رشته فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تهران، ایران

2 دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، آذربایجان شرقی، ایران

3 استاد گروه فلسفه اسلامی و کلام، دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد، دانشگاه امام صادق علیه السلام، تهران، ایران

چکیده

مبحث زیادت وجود بر ماهیت، نخستین‌بار در آثار فارابی پا به عرصة مباحث متافیزیکی نهاده و در فلسفة ابن‌سینا جایگاهی رفیع یافته است. تعبیر «عروض وجود بر ماهیت»، که نخستین‌بار ابن‌سینا آن را برای تبیین این رابطه به کار برده است، فیلسوفان پس از وی را دچار ابهام‌هایی کرده و در این میان عده‌ای را بر آن داشته است تا وجود را عرضی خارجی تلقی کنند. در این تلقی از رابطة وجود و ماهیت که نویسندگان این مقاله آن را «استعارة ذهنی باربری» نامیده‌اند، این رابطه همچون سایر ترکیبات رایج در فلسفة ارسطویی، رابطه «موضوع» و «عرض» است. درمقابل، ناقدان این دیدگاه با توجه به محذوراتی که این نوع نگرش ایجاد می‌کند، قائل به «زیادت ذهنی وجود بر ماهیت» شده‌اند. براساس دیدگاه زیادت ذهنی، وجود معقول ثانی منطقی است و در خارج هیچ مصداقی ندارد، اما در اثر نوآوری‌های سهروردی در فلسفه، ملاصدرا نگرش دیگری را درخصوص وجود، و رابطة میان وجود و ماهیت بیان کرده است. ملاصدرا اوصافی را که سهروردی از طریق نور محسوس به نور حقیقی نگاشت کرده بود، به وجود نگاشت می‌کند؛ ازاین‌رو از دیدگاه او وجود و ماهیت به «حد و محدود» شبیه شده است و مجدداً نظریة زیادت خارجی در قالب جدیدی مطرح می‌شود که در آن اشکالات زیادت خارجی مشائی مرتفع می‌شود. این قرائت جدید، که از استعارة ذهنی «وجود نور است» حاصل شده، در این تحقیق زیادت خارجی متافیزیکی نامیده شده است. پس بر این اساس می‌توان گفت سه قرائت تاریخی «زیادت خارجی وجود»(مشائی)، «زیادت ذهنی وجود» و «زیادت خارجی متافیزیکی وجود»، حاصل دو استعارة ذهنی درخصوص رابطة وجود و ماهیت است که نگارندگان مقاله، استعارة نخست را «استعارة باربری» نامیده‌اند، و استعاره دوم نیز در ادبیات فلسفی به «استعارة نور» مشهور شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Conceptual Metaphor and The Excess of Existence Over Quiddity" in Islamic Philosophy

نویسندگان [English]

  • Sayedali Momeny 1
  • Mansour Imanpour 2
  • Reza Akbari 3
1 Lecturer, Amin University of Police, Tehran, Iran
2 Associate professor, Department of Islamic Philosophy, Azarbaijan Shahid Madani University, Tabriz,Azarbaijan e Sharqi, Iran
3 Professor of Islamic Philosophy and Theology, faculty of Theology, Islamic Teachings, and Guidance, Imam Sadiq University, Tehran, Iran
چکیده [English]

For the first time in Farabi's work, the subject of "the excess of existence over nature" has entered into the field of metaphysical discussions and has found a high position in Ibn Sina's philosophy. Ibn Sina's interpretation of the "prosody of existence" was first used to explain this relationship, and philosophers after him became ambiguous, prompting some to consider existence to be an external transcendence. This is the relationship between existence and nature, which we have called the "mental metaphor of cargo." The relationship between existence and nature, like other common compounds in Aristotelian philosophy, is similar to the relation between subject and image. In contrast, critics of this view, given the constraints posed by this type of attitude, believe in the mental excess of existence over nature. From the point of view of a mental exaggeration, rational second existence is logical, and outside has no meaning. But in the meantime, and as a result of the innovations created by Sheikh Ishraq in philosophy, Mulla Sadra has expressed another attitude about existence and the relationship between it and nature. Mulla Sadra describes the descriptions that Sheikh Ishraq had written in real light through tangible light. Therefore, from his point of view, existence and nature are similar to "limits and limitations" and again the theory of external excess is introduced in a new form in which the problems of external excess of peripatetic are eliminated.

کلیدواژه‌ها [English]

  • The Excess of Existence over quiddity
  • Conceptual Metaphor
  • Mulla Sadra
  • Sheikh Ishraq
  • Existence
  • Nature
قرآن کریم
ابن‌باجه(1377هـ)، «کتاب النفس»، نشریه المجمع اللغه العربیه، دمشق، شماره 33، رمضان.
ابن‌رشد(1377)، تلخیص کتاب ما بعد الطبیعه، تهران، انتشارات حکمت.
ــــــــــــــ(1994م)، رساله ما بعد الطبیعه، بیروت، دارالفکر.
ــــــــــــــ(1980م)، تلخیص کتاب المقولات، قاهره، الهیئة المصریة.
ابن‌سینا(1379)، التعلیقات، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
ــــــــــــــ(1404هـ الف)، الشفاء(الالهیات)، قم، مکتبه آیه الله المرعشى.
ــــــــــــــ(1404هـ ب)، الشفاء(الطبیعیات)، ج2: النفس، قم، مکتبه آیه الله المرعشى.
ــــــــــــــ(1404هـ ج)، الشفاء(المقولات)، قم، مکتبه آیه الله المرعشى.
ــــــــــــــ(1404هـ د)، الشفاء(الطبیعیات)، ج1: السماع الطبیعی، قم، مکتبه آیه الله المرعشى.
ارسطو(1980م)، منطق ارسطو، تصحیح و تعلیق عبدالرحمن البدوی، بیروت، دارالقلم.
افراشی، آزیتا(1397)، استعاره و شناخت، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
اکو، اومبرتو و همکاران(1383)، استعاره: مبنای تفکر و ابزار زیباییآفرینی، ترجمه فرهاد ساسانی، تهران، سوره مهر.
ایمانپور، منصور(1393)، «نظام صدور از منظر سهروردی و ملاحظاتی در باب آن»، پژوهشهای فلسفی، 8(15)، ص137ـ151.
خادم‌زاده، وحید و سعیدی‌مهر، محمد(1393)، «استعاره‌های مفهومی علیت در دیدگاه لیکاف»، مجله شناخت، 7(2)، ص7-33.
 خادم‌زاده، وحید(1396)، «استعاره وجود به مثابه امر سیال در فلسفه ملاصدرا»، فلسفه و کلام اسلامی، 50(2)، ص187-205.
 ــــــــــــــ(1395)، «استعاره وجود به مثابۀ نور در فلسفۀ ملاصدرا»، فلسفه و کلام اسلامی، 49(1)، ص19-34.
 ــــــــــــــ(1393)، «بررسی استعاره در فلسفه ملاصدرا با تکیه بر نظریه لیکاف»، پایان‌نامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی.
ژیلسون، اتین(1385)، فلسفة اسلامی و یهودی به روایت ژیلسون، تهران، حکمت.
سپهری، مهدی(1382)، «نقش استعاره در اصالت وجود: بررسی معناشناختی»، نامه حکمت، 1(2)، ص165-182.
سهروردی(1373)، حکمه الاشراق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى.
ــــــــــــــ(1372)، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
صدرالدین شیرازی، محمد ابراهیم(1981م)، الحکمه المتعالیه فى الأسفار العقلیه الأربعه، بیروت، دار احیاء التراث.
ــــــــــــــ(1363الف)، المشاعر، تهران، کتابخانه طهورى.
ــــــــــــــ(1363ب)، مفاتیح الغیب، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگى.
فخر رازى(1411هـ)، المباحث المشرقیه فى علم الالهیات و الطبیعیات، قم، انتشارات بیدار، چاپ دوم.
کوربن، هانری(1384)، تاریخ فلسفة اسلامی، تهران، نشر کویر.
Aristotle(2010), Rhetoric, Translated by D. Ross New York, Cosimo, Inc.
ــــــــــــــ(1925), Metaphysics, Translated by D. ROSS, Oxford,  Oxford University Press.
Lakoff, G.(1993), The contemporary theory of metaphor, Cambridge, Cambridge University Press.
Lakoff, G. & Johnson, M. (1980), Metaphors We Live By, Cambridge, The university of Chicago Press, ISBN:0ـ226ـ46801ـ1