معناداری صفات ذاتی خداوند از منظر ابن سینا و شیخ احسائی

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران

2 دانشیار گروه فلسفه دین دانشگاه تهران

چکیده

شاذترین نظریه در باب صفات ذاتی واجب تعالی، ایده «اتحاد مفهومی و مصداقی صفات با ذات» است که در آثار گونا­گون ابن­ سینا و شیخ احسائی، بدان تصریح شده است. اینان بر پایه برخی مبادی نظری خاص، از جمله «اعم بودن مفهوم صفت از عرض» و «امتناع انتزاع مفاهیم متفاوت از بسیط حقیقی»، چنین دیدگاهی را اتخاذ کرده­اند. اما از آن­رو که هر ایده مستقل در باب اوصاف الهی، متضمن گونه­ای خاص از معناداری است و نظریه «ترادف مفهومی صفات» نیز، بیش­تر از حیث کارکرد معنایی، دچار چالش است؛ پژوهش پیش رو در پی تبیین و تحلیل وجه معناشناختی صفات ذاتی در پرتو ترادف مفهومی آن­ها می­کوشد، چه هر دو قائلِ نظریه مزبور، به کارکرد مفهومی صفات ذاتیِ مترادف در گزاره­های الهیاتی توجه داشته­اند. ابن­سینا پس از پذیرش «وجود» به عنوان نخستین صفت واجب تعالی، فهم دقیق­تر هر یک از صفات ذاتی را، منوط به لحاظ وجود خداوند با یک مفهوم «سلبی»، «اضافی» یا مرکب از آن­دو دانسته است؛ اما احسائی به نحو دیگری، ثمرات معنایی صفات ذاتی را حول یک امر ایجابی و دو وجه سلبی بیان می­دارد: نفی خلوّ ذات از کمالات، تنزیه ذات اقدس از مقابلات صفات و نفی تشبیه صفات الهی با صفات مخلوقات. البته او برای هر یک از کمالات ذاتی خداوند، صفات فعلیِ متناظر با آن قائل است و حقیقت محمدیه را حامل و جامع آن صفات فعلی می­داند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Viewpoints of Avicenna and Shaykh al-Ahsai on Significance of God’s Essential Attributes

نویسندگان [English]

  • Mahmoud Hedayatafza 1
  • Hasan Ganbari 2
1
2
چکیده [English]

The rarest theory of God’s essential attributes is the theory of “conceptual and exemplary unity of essential attributes”, which is asserted in different books penned by Avicenna and Shaykh al-Ahsai. They adopted this approach based on certain theoretical basics, namely “generality of the notion of inherent attributes” and “impossibility of deriving different notions from a true indivisible notion”. However, since every independent notion associated with divine attributes contains different forms of significance and the theory of “conceptual synonymy of attributes” is challenged mainly in terms of semantic function, the present research objective is to prove that both of the theories cover the conceptual function of synonymous essential attributes in divine propositions by explaining and analyzing the semantic aspect of essential attributes in the light of their semantic synonymy. Avicenna first accepts “existence” as the first essential heavenly attribute and believes a more precise understanding of each essential attribute is contingent upon inclusion of God’s existence with a “privative” or “relative” notion or a combination of the two. However, using a different approach, Ahsai believes the semantic fruits of essential attributes rest on a positive concept and two relative aspects: negation of freeness of the self from perfection, freeness of God Almighty from contradictory attributes, and negation of similarities between divine attributes and earthly attributes. He believes there is an actual attribute that corresponds to each of God’s essential perfections, and Muhammad’s Truth carries and contains these actual attributes.

کلیدواژه‌ها [English]

  • conceptual synonymy of attributes
  • divine propositions
  • essential perfections
  • self-purification
  • negation of similarity
  • Muhammad’s Truth

عنوان مقاله [العربیة]

دلالیة صفات الله الذاتیة من رؤی ابن‏سینا والشیخ إحسائی

چکیده [العربیة]

إنّ من أکثر النظریات غرابة ًحول الصفات الذاتیة للواجب تعالی فکرة «وحدة الصفات والذات من ناحیة المفهوم والمصداق»، حیث تم التصریح بها فی شتی أعمال ابن‏ سینا والشیخ إحسائی. و قد اتخذوا هذا الموقف تجاه الموضوع بناء علی بعض المبادئ النظریة الخاصة لدیهم، «أنّ مفهوم الصفة أعمّ من العرض»، و«امتناع انتزاع المفاهیم المتعددة من البسیط الحقیقی»، وبما أن کلّ فکرة مستقلة حول الصفات الإلهیة تتضمّن نوعاً ممیّزاً من الدلالة، ونظراً لتوجّه أکثر المناقشات فی قضیة «ترادف الصفات من ناحیة المفهوم» إلی وظیفتها الدلالیة، فإنّ البحث المقدّم یهدف بیان وتحلیل الصورة الدلالیة للصفات الذاتیة علی ضوء ترادفها المفهومی، وذلک اعتباراً لعنایة کلا المنظرین بالوظیفة المفهومیة للصفات الذاتیة المرادفة بین القضایا اللاهوتیة. وقد اعتبر ابن‏ سینا صفة «الوجود» أوّل صفات الله الواجب تعالی، کما اعتبر إدراک أیّ صفة من الصفات الذاتیة علی وجهها الأدقّ، رهناً بتصوّر وجود الخالق مع مفهوم «سلبی»، و«إضافی»، أو مزیج منهما، بینما اتّخذ إحسائی منهجا مختلفاً عنه؛ حیث ذکر النتائج الدلالیة للصفات الذاتیة بین قضیة إیجابیة وقضیتین سلبیتین: نفی خلوّ الذات من الصفات الکمالیة، وتنزیه الذات الأقدس من مقابلات الصفات، ونفی تشبیه الصفات الإلهیة بالصفات البشریة. فضلاً عن ذلک فإنه اعتبر لأیّ من صفات الله الذاتیة الکمالیة، صفات فعلیة متناظرة لها، کما اعتقد بأنّ الحقیقة المحمدیة تحمل هذه الصفات الفعلیة وتجمع بینها فیها.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • الترادف المفهومی بین الصفات
  • القضایا اللاهوتیة
  • الکمالات الذاتیة
  • تنزیه الذات
  • نفی التشبیه
  • الحقیقة المحمدیة