بررسی نظریه ارجاع اولیات به علم حضوری (نزد ابن سینا، مصباح یزدی)

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی مشهد

2 مدیر گروه فلسفه/ دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی

3 استاد / دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

احراز صدق اولیات ازجمله دغدغه‌های مهم معرفت‌شناختی است. ابن‌سینا این قضایا را بدیهی‌الصدق می‌داند (نظریه کلاسیک). از میان متأخران، مصباح یزدی این راه‌حل را کافی ندانسته و به آن اشکال وارد کرده است. از نظر وی احراز صدق و کلیت حقیقی این قضایا در گروی فرارَوی از مفاهیم و به‌کار گرفتن علم حضوری است و این‌گونه می‌توان اطمینان حاصل کرد که اولیات بافته‌های ذهن نیستند، بلکه حقایقی عینی و کلی هستند. مقاله پیشِ‌رو شامل سه بخش است: بخش اول، طرح مسئله‌ تحقیق است؛ بخش دوم، طرح نظریه کلاسیک و نقد مصباح یزدی بر آن است؛ بخش آخر، طرح و بررسی نظریه‌ مصباح یزدی و پاسخ به اشکالات واردشده به این نظریه است. در این قسمت دو بحث عمده وجود دارد: اول اینکه هردو معنای ارجاع اولیات به علم حضوری معانی قابل‌قبولی هستند؛ بحث دوم اینکه اشکال ابتنای صدق قضیه کلی بر جزئی، ناشی از عدم‌تفکیک بین حیثیت مابه ینظر و مافیه ینظر مفاهیم است. نتیجه اینکه از نظر ما رگه‌هایی از دیدگاه مصباح یزدی در آثار ابن‌سینا وجود دارد

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Critique on the Theory of Reference of Basic Self-Evident Premises to Intuitive Knowledge (In Ibne-Sina, Mesbah Yazdi)

نویسندگان [English]

  • Misam Aziziyan Mosleh 1
  • Jahangir Masodi 2
1
2
3
چکیده [English]

Recognizing truthfulness of basic self-evident premises is one of the important concerns of epistemology. Ibn-e Sina considers these propositions as self-evident truths (classical theory). Among the contemporary thinkers, Mesbah Yazdi does not consider this solution as sufficient and has found it as problematic. According to his opinion, verification of the truthfulness and the true totality of the propositions are dependent on transcending concepts and using intuition knowledge instead. This is how one can make sure that self-evident premises are not abstract and mental textures, but objective and general truths. The following essay includes 3 parts: first is statement of problem. Second part is the explication and criticism of mesbah′s classic theory. And third part is dealing with resolving questions posed about it. There are two major issues in this sphere: first, both concepts of reference of basic self-evident premises to intuitive knowledge are true. The second issue is that verifying the truthfulness of general proposition over a specific one is due to a mistake concept in respect of significance for it in respect of existence. In conclusion, we think there are some traces of Mesbah′s theory in Avicenna's too.

کلیدواژه‌ها [English]

  • intuitive knowledge
  • conceptual knowledge
  • self-evident premises
  • basic proposition