فرآیندتکون معرفت دینی در فلسفه ابن سینا (با تاکید بر شناخت مجردات)

نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حکمت متعالیه

2 عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

3 عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گروه فلسفه وکلام اسلامی

چکیده

در قرون اخیر در پرتو یافته ‏های علمی و فلسفی‏، تحلیل پدیده معرفت، از اهمیت ویژه ‏ای برخوردار است و از آنجایی که متعلّق گزاره‏‏ های دینی از دسترس حواس بشر خارج هستند‏، تو جیهه باورهای دینی و احراز صدق آن‏ها از مباحث مهم و چالش برانگیز معرفت‌شناسی غرب محسوب می‏شود. در این نوشتار، سعی بر آن است که در راستای بررسی فرآیند تکون معرفت دینی از نگاه ابن‏ سینا و جستجوی الگوی معرفت‏‏ شناسی وی، به باز خوانی آراء او در شناخت جواهر مجرد و مفارق پرداخته شود. از نظر حکمای مشاء علم، حصول صورت اشیا در ذهن است که از طریق مواجهه با شیء خارجی و تجرید صورت حسی به دست می‌آید؛ اما مواجهه‌ حسی با موجود مفارق ممکن نیست. پس چگونه می‌توان به شناخت حقایق ماوراءالطبیعی نائل شد ؟ در نظام حکمت سینوی اتصال به موجودی مجرد (عقل فعال)، کلید و رمز معمای معرفت است و شناخت موجود مجرد نیز با اتصال عقل به آن صورت می‏گیرد. غالب محققان ابن‌سینا را فیلسوفی قرینه ‏گرا می‌دانند؛ چرا که او برای اثبات صدق باور خود دلیل اقامه می‏نماید. امااز آنجایی که معرفت‏‏ شناسی وی بر اتصال با عقل فعال مبتنی است، روش معرفتی او را قرینه‏ گرایی اشراقی می‏توان نامید. و بدین ترتیب الگوی معرفتی شناسی ابن‏ سینا را از سایر الگوهای قرینه‏ گرا متمایز نمود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Process of Genesis of Religious Knowledge in Avicennan Philosophy Focusing on the Knowledge of Incorporeal Entities

نویسندگان [English]

  • Robabeh Jalili Bahabadi 1
  • Ali Arshad Riyahi 2
  • Majid Sadeghi Hasanabadi 3
1 PhD student of Transcendental Wisdom
2 faculty member of university of Isfahan
3 Faculty member of university of isfahan
چکیده [English]

The analysis of human knowledge has enjoyed a particular importance in the light of scientific and philosophical findings during the past centuries. Seeking a path toward the truth of religious beliefs and meaningfulness of metaphysical propositions is a major part of western epistemology as religious propositions are out of the access of human external senses. This essay rereads the ideas of Avicenna on the knowledge of incorporeal substances and after assaying the process of genesis of religious knowledge according to Avicenna seeks to highlight Avicennan model of epistemology among other models. According to peripatetic philosophers, knowledge is the presence of form of objects in mind which is done through an encounter with the external object and abstraction of its sensible form. But we have no encounter with the incorporeal entity. Then how could we have knowledge of transphysical realities? In Avicennan philosophy connecting oneself to an incorporeal entity (Active Intellect) is the key to the enigma of this type of knowledge. Most of the scholars have declared Avicenna an evidentialist philosopher as he seeks to demonstrate his belief upon evidences he offers. However, since his epistemology is based on connecting oneself with the Active Intellect one can call Avicennan epistemic method the illuminationist evidentialism. Thus we make Avicenna's model for epistemology distinguished from other alternative models.

کلیدواژه‌ها [English]

  • religious epistemology
  • essential intelligibility
  • active reason
  • illuminationist evidentialism
  • Avicenna
  1. ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1393)، سخن ابن‏سینا و بیان بهمنیار، مؤسسه پژوهشی حکمت، چاپ اول
  2. ابن‌سینا‌، حسین عبدالله (1375)، الاشارات و التنبیهات مع شرح خواجه نصیرالدین طوسی، قم، نشرالبلاغه، چاپ اول
  3. ـــــــ (1371)، المباحثات، تحقیق و تعلیق محسن بیدارفر، قم، انتشارات بیدار
  4. ـــــــ (1404الف)، (الهیات) شفا، مکتبه ایت الله النجفی المرعشی، قم
  5. ـــــــ (1404ب)، (طبیعیات) شفا‏، جلد2‏، مکتبه ایت الله النجفی، قم
  6. ـــــــ (1978)، التعلیقات علی کتاب النفس لارسطاطالیس، ارسطو عند العرب، تحقیق عبدالرحمن بدوی
  7. ارسطو (1349)، در باره نفس، ترجمه علی مراد داوودی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
  8. اکبری، رضا (1390)، «الگوهای خدا باوری در دوران معاصر و ظرفیت‏‏های فلسفه اسلامی»، حکمت معاصر‏، سال دوم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ص1ـ18
  9. ـــــــ (1389)، «رویکردهای مختلف به مسأله وجود خداوند و نگاه ابنسینا به قرینه‌گروی»، آینه معرفت، شماره25، دانشگاه شهید بهشتی، سال هشتم، ص105ـ122
  10. پترسون و دیگران (1379)، عقل و اعتقاد دینی: درآمدی بر فلسفه دین، ترجمه احمد نراقی وابراهیم سلطانی، طرح نو، تهران
  11. خراسانی، شرف الدین (1370)، دائره‏المعارف بزرگ اسلامی، جلد چهارم، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
  12. خسرو پناه، عبدالحسین (1382)، چیستی علم حضوری و کارکرد‏‏های معرفت‏شناختی آن، ذهن، پاییز، ش15و16، ص97ـ 137
  13. خلیلی، اکرم و رضا اکبری (1387)، «ابن‏سینا فیلسوف عقل ـ ایمانگرا»، دوفصلنامه حکمت سینوی، سال دوازدهم بهار و تابستان، ص81ـ93
  14. خوانساری، محمد (1379)، منطق صوری، انتشارات آگاه، تهران، چاپ22
  15. صفا، ذبیح الله (1371)، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
  16. کربن، هانری (1387)، ابن‏سینا و تمثیل عرفانی، ترجمه انشاالله رحمتی، جامی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول
  17. محمدزاده، رضا (1387)، «مبناگروی سینوی»، دوفصلنامه حکمت سینوی، دانشگاه امام صادق7 پردیس خواهران، شماره 39، ص25ـ48
  18. مصباح یزدی، محمد تقی (1363)، تعلیقه علی نهایه الحکمه، قم، مؤسسه در راه حق
  19. ـــــــ (1387)، شرح الهیات شفا، ج3، نگارش محمد باقر ملکیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول
  20. ناییجی‏، محمد حسین (1378)، شرح و ترجمه نفس از کتاب شفا، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم