تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فلسفه مشاء دانشگاه تربیت مدرس

2 دانشیار دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می‌شوند و هم سبب شناخت آن. ابنسینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه‌ های دینی در اسلام، علیت را به گونه ‌ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابن‌سینا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و علیت، هستی موجودات را تبیین می‌‌کند، نه فقط حرکت آن‌ها ‌را. از این رو با وجود آن‌که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن‌ سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می‌ رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن‌ سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هر یک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ‌ای را به کار می‌‌بردند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Analytical Meaning of Causality in the Philosophy of Aristotle and Ibn Sina

نویسندگان [English]

  • Maryam Salem 1
  • Mohammad Saeedi Mehr 2
  • Reza Akbarian 2
1 Ph.D in Philosophy, Tarbiat Modares University
2 Associate Professor of Tarbiat Modares University
چکیده [English]

For the first time in the history of philosophy, Aristotle propounded the theory of four causes and used it as a means for the study of the structure of natural events and justification of changes in the world. Causes in the philosophy of Aristotle both bring about the actualization of a thing in external world and makes it possible to know it. Ibn Sina by using numerous sources of thought, from neo – Platonism to religious ideas in Islam interpreted causality in a different way and through it he could explain the order of creation philosophically. Causality in the philosophical system of Ibn Sina turns round the concept of existence, not movement; and causality explains the being of existences and not only their movements. Thus, despite the fact that causality and its functions have a pivotal role both in the philosophy of Ibn Sina and Aristotle, but the attitude of these two philosophers to this theory has been different. It seems that this difference has been formed by a mutual interaction with the development of the meaning of causes for clarification of the reason of this difference. It is necessary to explain the meaning of causality according to these two philosophers well so that it becomes clear that what kinds of word each of these two philosophers used for causality and cause and what kind of meaning and usage they expected of them.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ibn Sina
  • Aristotle
  • causality
  • originating cause
  • movement
  • aitia
  • aition

عنوان مقاله [العربیة]

تحلیل معنى العلة فی فلسفة ارسطو و ابن‌سیناء

چکیده [العربیة]

طرح ارسطو نظریة العلل الأربعة لأول مرة فی تاریخ الفلسفة، و استفاد منها فی دراسة بنیة الحوادث الطبیعیة و تبریر تغیرات العالم. و تؤدی العلل فی فلسفة ارسطو إلى تحقق الأشیاء خارجیاً کما انها تؤدی إلى معرفتها أیضا. قام ابن‌سیناء بالاستفادة من المصادر الفکریة المتعددة من الافلاطونیة الحدیثة إلى الفکر الدینی الاسلامی، و فسر العلم تفسیراً بطریقة مختلفة، و تمکن بذلک التفسیر من التبیین الفلسفی لنظام الخلقة. و العلة فی فلسفة ابن‌سیناء تدور حول مدار الوجود لا مدار الحرکة، و العلة لا تفسر حرکة الموجودات فحسب بل انها تفسر وجودها أیضا، و لذلک على الرغم ان العلة وتوابعها لها دور محوری فی فلسفة ابن‌سیناء و ارسطو، إلا أن لهذین الفیلسوفین وجهة نظر مختلفة تجاه هذه النظریة.
و الملاحظ أن هذا الاختلاف قد تکونت صورته من خلال التعامل المتبادل بین فلسفة ابن‌سیناء فی تطور دلالة هذا الاختلاف، و لمعرفة سبب هذا الاختلاف فمن اللازم تبیین دلالة نظام العلة لدى کل من الفیلسوفین لادراک الألفاظ التی استخدمها کل منهما فی العلة و نظام العلة، و ما قصداه من المعنى فی توظیفهما.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • ابن‌سیناء
  • ارسطو
  • نظام العلة
  • العلة الایجادیة
  • الحرکة
  • آیتیا
  • آیتیون